مبینامبینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

عشق مامان و بابا

1 سال و 1 ماه و 1 روز

شکوفه ی بهاری مامان، ماه من،عزیز من،روح من عاشقتمممممممممممممممم تا بینهایت.میپرستمت رنگین کمون زندگیم.امروز دلم میخواست بخاطر نماز خوندنت بخورمت،حالا دیگه ازمامان تقلید میکنی فدای سجده رفتنت بشم،من قبلا فکر می کردم که باید همه چی رو بهت یاد بدم ولی امروز دیدم که خودت داری همه چی رو یاد میگیری بدون دخالت من.اشب وقتی داشتم چادرنمازم رو سرم می کردم بهت گفتم مبینا بریم نماز بخونیم که همون موقع نشستی رو زمین و سجده کردی،اگر بدونی چه شکی بهم وارد شد بعد که دیدی چقدر ذوق کردم بلند شدی و جلوت رو نگاه کردی و یه چیزهایی زیرلب گفتی و دوباره نشستی و سجده کردی،دیگه با دیدن دومین صحنه داشتم غش میکردم اونقدر چلوندمت و بوست کردم که یهو به خودم اومدم دیدم...
2 مرداد 1391
1